English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4105 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
single space U در میان سطور فقط یک فاصله گذاردن تک فاصله کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
following distance U فاصله بین وسائط نقلیه فاصله میان خودروها
line to line spacing U فاصله سطور
interdental space U فاصله میان دو دندان
interblock gap U فاصله میان بلوکی
entracte U فاصله میان دو پرده
iteract U فاصله میان دو پرده
interstellar space U فاصله میان ستارگان
diastema U شکاف یا فاصله میان دندانها
dashes U فاصله میان دو حرف خط تیره
dashed U فاصله میان دو حرف خط تیره
dash U فاصله میان دو حرف خط تیره
interfenestration U فاصله میان روزنه ها یاپنجرههای عمارت
point blank range U فاصله از محل تیراندازی تاهدف فاصله تا هدف
There is a vast gulf between the haves and have - nots . U میان دارا وندار دریایی فاصله است
loral U وابسته به فاصله میان چشم ومنقار پرندگان
interval U فاصله اختلاف فاصله مدت زمان
dot pitch U فاصله میلیمتری میان نقاط منفرد روی یک صفحه نمایش
cont line U فاصله میان رشتههای طناب یاچلیک هایی که تنگ هم چیده باشند
spaces U فاصله دادن فاصله داشتن
space U فاصله دادن فاصله داشتن
collision parameter U در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
alleys U منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alley U منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleyways U منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
drops U محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
drop U محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
dropped U محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
dropping U محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
holing U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holed U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
holes U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
hole U فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
interlinear U مدرج در میان سطور
kerning U کاهش دادن فضای خالی میان دو حرف معین کاهش فاصله دخشه ها
close march U راهپیمایی با فاصله جمع فرمان " فاصله جمع " درراهپیمایی
interregnum U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregna U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnums U فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
baseband transmission U روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه
go no go U اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
pyramid spot U نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
intervenes U مداخله کردن پا میان گذاردن
intervened U مداخله کردن پا میان گذاردن
intervene U مداخله کردن پا میان گذاردن
paragraphs U فاصله گذاری کردن
paragraph U فاصله گذاری کردن
interspace U فاصله دار کردن
hyphenate U بوسیله خط دارای فاصله کردن
to kern a letter U فاصله دخشه ای را با کاهش منظم کردن
staging area U فاصله بین منطقه اماده کردن اتومبیل و نقطه شروع
to kern U کاهش دادن [و تنظیم کردن ] فاصله دخشه ها [فناوری چاپ]
to space out letters [text] U فاصله گذاری [بین حروف را بیشتر کردن] [رایانه شناسی ] [چاپ]
shim U واشر نازکی از جنس فلز بادقت زیاد جهت پر کردن فاصله بین دو قطعه
tabulation U 1-مرتب کردن جدول اعداد.2-حرکت نوک چاپ یا نشانه گر در یک فاصله معین شده در امتداد یک خط
stand-offs U برتری رزمی جنگ افزار فاصله لازم برای نفوذ گلوله ثاقب در لحظه عمل کردن
stand off U برتری رزمی جنگ افزار فاصله لازم برای نفوذ گلوله ثاقب در لحظه عمل کردن
stand-off U برتری رزمی جنگ افزار فاصله لازم برای نفوذ گلوله ثاقب در لحظه عمل کردن
interlay U در میان گذاردن
interlocate U در میان گذاردن
interpose U پا به میان گذاردن
interposes U پا به میان گذاردن
interposing U پا به میان گذاردن
interposed U پا به میان گذاردن
distances U فاصله
gap U فاصله
gaps U فاصله
single space U تک فاصله تو هم
space bar U فاصله زن
distance U فاصله
discontinuance U فاصله
tele U فاصله
head space U فاصله سر
range U فاصله
ranged U فاصله
hiatus U فاصله
ranges U فاصله
em dash U خط فاصله ام
en dash U خط فاصله ان
length U فاصله
space U جا فاصله
space U فاصله
spaces U جا فاصله
spaces U فاصله
blankest U فاصله
equidistant U هم فاصله
interregnums U فاصله
blank U فاصله
intermezzo U فاصله
intermittence U فاصله
clearance U فاصله
interregna U فاصله
interregnum U فاصله
lengths U فاصله
spacing U فاصله
blank character U فاصله
diastema U فاصله
unremittingly U بی فاصله
interval U فاصله
per saltum U بی فاصله
shim U فاصله پرکن
leading U فاصله خطوط
focal length U فاصله کانونی
keyspace U فاصله کلیدی
head space U فاصله سر تیربار
spacing U فاصله بندی
focussing U فاصله کانونی
lattice spacing U فاصله شبکه
interval confidence U فاصله اطمینان
frequency spacing U فاصله فرکانس
spacing U فاصله گذاری
interval U فاصله [ریاضی]
intermissions U فاصله عود
distant U فاصله دار
intermission U فاصله عود
intervalometer U فاصله سنج
interspace U فاصله مدت
frequency distance U فاصله فرکانس
safe distance U فاصله بی خطر
known distance U فاصله معلوم
focused U فاصله کانونی
focus U فاصله کانونی
magnet gap U فاصله هوایی
mode interval U فاصله نما
gulfs U فاصله زدوری
normal interval U فاصله معمولی صف
input gap U فاصله اولیه
infighting U نبرد در فاصله کم
vacation U فاصله دو اجلاس
piston clearnce U فاصله پیستون
ignition gap U فاصله جرقه
polar distance U فاصله قطبی
gulf U فاصله زدوری
vacations U فاصله دو اجلاس
ignition spark gap U فاصله جرقه
line spacing U فاصله خطوط
line spacing U فاصله سطر
focusses U فاصله کانونی
lapsing U فاصله زمانی
lapses U فاصله زمانی
lapse U فاصله زمانی
focussed U فاصله کانونی
hard space U فاصله واصل
light gap U فاصله نور
light gap U فاصله روشنایی
respite _ U فاصله استراحت
haul distance U فاصله حمل
line spacing U فاصله سطرها
focuses U فاصله کانونی
range meter U فاصله سنج
interstice U ترک فاصله
interrupted U فاصله دار
time interval U فاصله زمانی
interval U فاصله تاکتیکی
diatessaron U فاصله یک چهارم
vertical interval U فاصله عمودی
elongation U فاصله زاویهای
white space U فاصله سفید
deflationary gap U فاصله تنزلی
spaces U فاصله مدت
spaces U جا فاصله مدت
spaces U فاصله گذاشتن
interval U فاصله زمانی
unspaced practice U تمرین بی فاصله
unit distance U با فاصله واحد
tooth gap U فاصله دندانه
track pitch U فاصله شیار
removed U فاصله خانوادگی
river U فاصله سفید
rivers U فاصله سفید
tritone U فاصله سه اهنگ
tritone U فاصله سه گام
blank character U دخشه فاصله
space U فاصله مدت
space U جا فاصله مدت
coherence distance U فاصله همدوسی
class interval U فاصله طبقه
code distance U فاصله رمز
close range U فاصله نزدیک
period/stretch/lapse of time U فاصله زمان
time period U فاصله زمان
period U فاصله زمان
time span U فاصله زمان
clearance U فاصله باز
confidence interval U فاصله اطمینان
confidence interval U فاصله اعتماد
space U فاصله گذاشتن
dead rise U فاصله مرده
center distance U فاصله مرکزی
center distance U فاصله ازمرکز
spaced U فاصله دار
spans U فاصله معین
spanning U فاصله معین
time lags U فاصله زمانی
focal distance U فاصله کانونی
f. distance or length U فاصله کانونی
spanned U فاصله معین
subinterval U فاصله فرعی
span U فاصله معین
space bar U فاصله گذار
stadimeter U فاصله یاب
Recent search history Forum search
1Potential
1affixation
1strong
1To be capable of quoting
1set the record straight
1Arousing
1pedal pamping
1construed
1یک روز در میان
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com